ای شکسته همه در گلوهایتان صدا فریاد برآرید که ترسم نتوانید
با این همه بیداد که در دورو بر ماست یک جمله حق بگویید که فردا نتوانید
انقدر مست و خموشید که ای وای چون قو دم مردن آوا نتوانید
راه گفتن حق را بیاموز ز سیماب که عیب خصم ودوست بگوید و شما نتوانید
دریا که همه آب است و نرم چون تن ماهی چون خشم کند موج شود و شما نتوانید
محمد(ص) که شهره گشت بعالم دین حنیف او یک جمله حق گفت شما مریدان چرا نتوانید
او گفت حق نجویید و حق نجوابید و حق گویید به این سهولت گفتاری درک چرا نتوانید
حسین(ع) یک تنه ایستاد مقابل لشکری ز ظلم شما عاشقان او ظالم مقابل ایستادن چرا نتوانید
عجبا که در مکتب گیتی ست درس و مدرس فراوان ان دیده که بیند آن درک چرا نتوانید
یاد آورید که ببینید به روزی به پیری اینها همه دانید اما عملکرد چرا نتوانید
سروده ی مرحوم علی انتظامی
نظرات شما عزیزان: